Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-05-02@02:27:52 GMT

خودکشی 2 دختر جوان در کتابخانه دانشگاه+عکس

تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۱۴۰۵۶

خودکشی 2 دختر جوان در کتابخانه دانشگاه+عکس

رکنا: دو دختر دانشجو در یکی از دانشگاه اقدام به خودکشی کردند.

به گزارش گروه ترجمه رکنا، دو دختر دانشجو در کتابخانه یکی از دانشگاه های کنتاکی اقدام به خودکشی Suicide کردند.

طبق گزارش پلیس، دانشجوهایی که در آن زمان شاهد ماجرا بودند با اداره پلیس Police تماس گرفتند و گزارش وقوع این حادثه Incident را دادند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از علت این خودکشی اطلاعاتی به دست نیامده است و پلیس پس از انتقال اجساد به پزشکی قانونی مراحل اولیه تحقیق خود را مبنی بر این پرونده شروع کرد.

خواندنی های رکنا را در اینستاگرام دنبال کنید

 

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

کار خوب شکیرا خواننده چه بود؟! +فیلم وحشت مسافران 2 پرواز تهران - بوشهر در آسمان! دستگیری معلم به خاطر کتک زدن دانش آموز 3 سگ کشته شده اند نه 300 سگ!؟ / این مسئول حرف های عجیبی زد ! + فیلم توبه 2 زندانی قدیمی بدجوری شکست! / شگرد آنها عجیب بود + عکس و فیلم مصاحبه تجاوز راننده تاکسی اینترنتی به خانم مسافر+عکس فاجعه / مرگ 28 عقاب بخاطر مرغ های فاسد در سربستان + فیلم تجاوز فجیع مرد گردن کلفت به دختربچه! +عکس دردسرهای عمل زیبایی بینی برای دختر 22 ساله تهرانی + عکس نقشه پسر جوان برای زن همسایه / او خانه ما بود که 2 مرد جوان نقابدار یورش آوردند ! + عکس تجاوز به یاسین 6 ساله در یک مهد کودک در ولنجک تهران سلفی مرگبار دختر 15 ساله در جنوب تهران درگیری باورنکرنی امام جمعه و بخشدار برای سخنرانی 13 آبان ! + فیلم صدور حکم اعدام برای 2 مفسد اقتصادی در شیراز / 5 نفر به حبس محکوم شدند تجاوز وحشتناک به دختر جوان در نیمه شب پمپ بنزین + عکس حرکت احمقانه مرد عاشق برای دلتنگی معشوقه اش + عکس وصیت نامه شهیدی که «آچار فرانسه» سردار سلیمانی بود + تصاویر این مرد پسرش را زنده زنده به آتش کشید / در نازی آباد تهران رخ داد+ عکس هشدار جدی / ریزش سنگ در جاده چالوس تجاوز 2مرد به دختران 15 ساله در خانه مجردی + عکس تجاوز پسر 20 ساله به مادربزرگ 100 ساله اش در اتاق خواب+عکس ماجرای پیکان ضدگلوله مورد نظر رهبر انقلاب + عکس مراقب باشید/ این کپسول تقلبی است نخورید!

منبع: رکنا

کلیدواژه: خودرو سلامت مسکن بازنشسته ها مهم ترین های 24 ساعت ارز و سکه خودکشی Suicide پلیس Police حادثه Incident خودکشی پزشکی اخبار حوادث خودکشی دختر جوان عکس کنتاکی دختر دانشجو عکس فیلم عجیب مرد ایران قتل زندگی تجاوز ویدیو ها جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۱۴۰۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم

به گزارش خبرآنلاین چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198

دیگر خبرها

  • رازگشایی از قتل هولناک دختر جوان
  • دستگیری قاتلان جوان ۲۷ ساله بیرجندی
  • تشکیل پرونده قضایی برای ضاربان شهید الداغی در کاشمر
  • بانوی ۶۱ ساله اردبیلی نجات بخش جان همنوعانش شد
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • جوان ۲۹ ساله بر اثر سقوط از آبشار لوه گلستان جان باخت
  • تجلیل از ۶۵ عضو هیئت علمی برگزیده/ جوان‌ترین استاد ۴۵ساله و تقدیر از ۶ استاد زن
  • جست‎جو برای یافتن دختر ۴ ساله در کلاله
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • دست‌درازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت!